02 اردیبهشت 1397
قافله حجاج، برای استراحت در مدینه توقف کرد. سپس راهی مکه شد. در بین راه، مردی که او نیز قصد حج داشت، به آنان پیوست. آن مرد، به اعضای قافله می نگریست تا با یک یک آنان آشنا شود. ناگاه چشمش به مرد میانسالی افتاد که دائم در تکاپو بود و می کوشید به دیگران… بیشتر »
3 نظر
02 اردیبهشت 1397
رکن اصلی در خانواده قرآنی، معاشرت نیکو است. در روایتی از امام صادق (ع) آمده است که مرد به سه چیز نیازمند است: معاشرت نیکو، اقتصادی میانه و غیرتی پسندیده.[1] بنابراین اولین نیاز فرد، معاشرت نیکوست. برای رسیدن به معاشرت نیکو باید به اخلاق خوب رسید و برای… بیشتر »
02 اردیبهشت 1397
مردی قوی هیکل در چوب بری استخدام شد و تصمیم گرفت خوب کار کند. روز نخست هجده درخت برید. رئیسش به او تبریک گفت و به ادامه کار تشویقش کرد. روز بعد با انگیزه ای بیشتر کار کرد، ولی پانزده درخت برید. روز سوم بیشتر کار کرد اما تنها توانست ده درخت ببرد. به نظرش… بیشتر »
25 فروردین 1397
اندیشیدن، پدر و مادر همه نیکی هاست انسان های بزرگ همواره در اندیشیدن به سر می برند و لحظه هایشان سرشار از تفکر، بررسی، ارزیابی و جستجوگری است. در جهان بزرگ و حقایق موجود درآن میاندیشند و در آفرینش خود و دیگر انسان ها فکر می کنند و در راه های… بیشتر »
24 فروردین 1397
پرسش : اگر دوست شدن با یک دخترى، باعث شود که او با حجاب و سنگین شود و دست از کارهاى خود بردارد، آیا شرعى است که این کار را انجام دهم؟ پاسخ : از اینکه به فکر هدایت دیگران هستید، جاى خوشبختى است و داشتن چنین روحیه اى، بیانگر روحیه مسئولیت پذیرى و تعهّد… بیشتر »
24 فروردین 1397
ذهن نیاز به درگیری دارد شاید شما تا به حال خیلی به حواس پرتی فکر کرده باشید و بارها از خود پرسیده باشید که چرا گاهی به هنگام مطالعه، حواس آدم پرت می شود؟ ذهن همواره می خواهد درگیر و مشغول باشد؛ بنابراین، اگر آن چه اکنون انجام میدهید، در شما درگیری و… بیشتر »
14 فروردین 1397
در تمام پنج مجموعه از پایتخت ما شاهد استفاده از موسیقی بومی و محلی بودیم که در این آشفته بازار موسیقی و بی محتوا شدن شعر های به کار رفته در بعضی از موسیقی های پاپ و علاقه مندی غیر عادی مردم و جوانان به این نوع موزیک ها، بسیار دقیق و لازم و کاربردی است.… بیشتر »
14 فروردین 1397
از جا بلند می شد می گفت خدا را شکر؛ راه می رفت خدا را شکر می کرد؛ شاد می شد یا حتی غمگین می شد می گفت خدا را شکر؛ همین که عطر غذا را که می شنید، تا وقتی غذا را می خورد و از سفره بلند می شد ده بار می گفت خدا را شکر. خلاصه کارش این شده بود برای هر چیز… بیشتر »